اردوان روزبه
در سحرگاه روز چهارشنبه، سیام بهمنماه سال گذشته، برای سومین بار یکی دیگر از مراکز اجتماع درویشهای نعمتاللهی گنابادی تخریب شد. در این حملهی شبانه، بخش عمدهای از مقبرهی موسوم به «درویش ناصرعلی» که از بناهای ثبت شده در آثار ملی در تخت فولاد اصفهان نیز بود، از میان رفت.
پیش از این نیز دیگر حسینیههای آنان در قم و بروجرد، مورد تعرض قرار گرفته بود که هر دو آنها نیز بعد از تخریب با خاک یکسان شده بود. اما اینبار، بعد از دستگیری برخی از درویشها در همان شب، گروهی از این سلسلهی مذهبی با بیانیهای از همکیشان خود خواستند که روز سوم اسفندماه در برابر مجلس شورای اسلامی، به نشانهی اعتراض به این تخریب و دستگیریها، حضور بههم رسانند.
پس از انقلاب، برای اولین بار بود که درویشهای نعمتاللهی گنابادی با چنین رویکردی برخورد میکردند. چرا که یکی از سنتهای آنان، عدم خشونت است. اگرچه در روز سوم اسفند، اخبار و شایعات زیادی در مورد این تجمع مطرح شد، ولی وکیلهای این درویشها اعلام کردند که این اجتماع برگزار نشده است.
اما همان روز، گروههای مختلفی که برای شرکت در مراسمی در حسینیهی امیرسلیمانی گرد هم آمده بودند، دستگیر شدند. در دستگیری اولیه گزارش میشد که حدود پنجاه نفر به زندان اوین منتقل شدهاند. اما پس از چندی، به جز پانزده نفر، بقیهی این درویشها آزاد شدند. علیرغم وعدههایی که برای آزادی باقی این درویشها مطرح بود، این آزادی صورت نگرفت.
تا اینکه بعد از گذشت زمانی قریب به دوماه و اندی، در شب پانزدهم اردیبهشتماه ۸۸، یازده نفر از این درویشها آزاد و پس از آن، شانزدهم اردیبهشت نیز یک نفر دیگر آزاد شد. تا زمان تهیه این گزارش سه تن دیگر از این درویشها به نامهای مسلم صنعتپرست، یدالله شمسخانی و میکاییل قربانی هنوز در زندان بهسر میبردند.
در همین رابطه، با غلامرضا هرسینی، وکیل درویشهای نعمتاللهی گنابادی، گفت و گو کردم و از او خواستم در مورد روند پرونده دستگیری این درویشها و آزادیشان توضیح دهد:
در نامهای خطاب به رییس قوهی قضاییه نوشتهام که در سایتی اعلام شده، شما که ملت هستید، فردا به خانهی ملت بیایید. یعنی ملت به خانهی ملت برود و با نمایندگان ملت ملاقات کند. آقایان گفتند، این کار صورت نگیرد، ما هم گفتیم ملت نروید. اما با چندین کیلومتر فاصله، شخص دیگری در پارک شهر نشسته بوده و چون سبیل داشته، او را گرفتهاند. نه جرمی، نه اخلال در نظمی، نه سر و صدایی، نه تظاهراتی، نه حمل پلاکاردی، هیچ کدام از این کارها صورت نگرفته است.
اما تازه پس از سه ماه دوندگی، آنها را به شش ماه زندان محکوم کردند، بعد که دیدند این محکومیت نمیشود، آن را معلق کردند.
اتهام منتسبه چیست؟
اتهام اولیه، اخلال در امنیت کشور و تجمع غیرقانونی بود که دادگاه انقلاب آنها را از این اتهامات تبرئه کرد. اصلاً نه تجمعی صورت گرفته بود. نه به امنیت کشور لطمهای وارد آمده بود. اتهام دوم، اخلال در نظم و تمرد نسبت به مأمورین اعلام شد.
در مورد اتهام دوم، حکم قطعی برایشان صادر شده است؟
خیر، حکم قطعی نیست. ما درخواست تجدیدنظر میکنیم. به محض اینکه آنها محکوم شدند و محکومیتشان معلق شد، میبایست آزاد شوند که آزاد شدند.
گویا در ارتباط با تخریب حسینیهی تخت فولاد اصفهان، شما پیگیری کردهاید و طرح شکایتی مبنی بر تخریب آثار ملی داشتید. آیا در این پرونده، به نتیجهای رسیدهاید؟
در این ارتباط من اقدام نکردم، دوستان دیگری وکالت آن را بر عهده داشتند. ولی متأسفانه به نتیجهای نرسید. مطلقاً، به ما پاسخ نمیدهند. هیچ کس به درد ما رسیدگی نمیکند.
بعد از تخت فولاد اصفهان، خبرهایی هم در ارتباط با کرج داشتیم. آیا کمیسیون مادهی صد، رأی صادره دال بر تخریب حسینیه کرج را اجرا نکرد؟در حال حاضر، همینطور در بین خوف و رجا است. ما نگران هستیم که ممکن است هرلحظه، شبانه، بیایند، با حملهای تخریب کنند. فعلاً که حسینهی کرج دایر است و مزاحمتی ایجاد نکردهاند
No comments:
Post a Comment