Saturday, March 28, 2009

اعلامیه ۲۳ ربيع الاول ۱۴۳۰ (۰۱/۰۱/۱۳۸۸



حضرت حاج دکترنورعلی تابنده مجذوبعلیشاه ارواحنا فداه
هو
۱۲۱
بسم الله الرحمن الرحيم
یا مُحَوِّلَ الحَولِ وَ الاَحوالِ حَوِّل حالَنا اِلی اَحسَنِ الحالِ
عید سعید نوروز را به همه هموطنان عزیز بالاخص فقرا، برادران ایمانی تبریک می گویم.عیدی است که برای ما از حضرت زرتشت (ع) یادگار مانده و در طیّ تاریخ بر مکتب اسلام هم عرضه شده و تأیید گردیده است چه به توسط پیغمبر (ص) و چه به عنوان حضرت صادق (ع). به حضرت زرتشت (ع) عرض می‌کنیم: ای بزرگوار! دیده بگشا و هموطنان خودت را ببین. ما یادگار تو را حفظ می‌کنیم ولی آنهایی که این یادگارها را تخریب می کنند، مزاحم هستند، إن شاءالله خداوند همه ما را در راه راست محکم بدارد و ثَبِّت اَقدامَنا وَ انصُرنا عَلَی القَومِ الکافِرین.
حضرت صادق (ع) اَلحَمدُ لِلهِ الَّذی جَعَلَ اَعدائَنا مِنَ الحُمَقاء بنابراین گمان می کنند عظمت درویشی و عظمت ولایت الهی در ساختمانهای بلند، کاشیکاریهای عظیم و لباس‌های پر زرق و برق است، به خیال خود برای دشمنی و نابودی فقر وعرفان این مظاهر را از بین می‌برند و به خیال خود موفق شده‌اند و حال آنکه از بین بردن این مظاهر نه تنها به اصل مکتب لطمه نمی‌زند بلکه تاکنون تجربه کرده‌ایم که این تخریبها موجب انتشار و عظمت مکتب تصوّف و عرفان شده است. وقایعی که در این چهار سال اخیر رخ داد هر کدام به نوبه خود تلفاتی از فقرا داد ولی عظمتی هم در مقابل به عالَمِ فقر داد، یعنی در واقع عالَمِ فقر، قربانی‌هایی داد و عظمت از طرف خداوند اعطاء شد. وقایع تخریبهایی که تا کنون دیدیم، موجب تعجب و تأسف است زیرا مسلمین صدر اوّلِ اسلام هر جا را که فتح کردند، از جمله بیت المقدس را، عمر خلیفه‌ی دوم، وارد کلیسای بیت المقدس شد و آنجا نه تنها برحَسَب سنّت پیغمبر (ص) یقیناً دو رکعت نماز خواند، بلکه مجدداً تولیت و کلید آنجا را به همان متولّی قبلی داد.
امسال نیز گذشته از آن جراحتهای کهنه‌ای که بر قلب ما وارد شد، جراحت جدیدی هم وارد شد و بلکه بر جراحتهای گذشته، نمک پاشیده شد. اما خداوند در این جریانها که برای ما امتحان و در عین حال برای آتیۀ ما ریاضتی تلقّی می‌شود بحمد الله تاکنون ما را سرفراز درآورده است و خداوند وقتی به قومی محبّت داشت این دعای آنها که :رَبَّنا لا تُزِغ قُلُوبَنا بَعدَ إذ هَدَیتَنا را در مورد آنها اجابت می‌فرماید و همینطور در مورد فقرا که فقرا هرچه بر آنها فشار وارد شد بر دعای ثَبِّت اَقدامَنا افزودند و خداوند نیز آنها را مؤیّد داشت.
جالب توجه است، همانطوری که تمام وقایع عاشورا و کربلا، مقدمّات و مؤخَّرات آن در ماه محرّم بود، این عاشوراهایی که بر ما وارد شد نیز در ماه محرّم بود ولی ما بنابر اینکه پیامبر اکرم (ص) فرموده است: تَخَلَّقُوا بِاخلاق الله به پیروی از پیغمبر (ص) و پیروی از این دستور هرگاه گنهکاری به گناه خود اقرار و از آن توبه و پشیمانی داشته باشد، ما از حق شخصی خود می‌گذریم ولی مادامی که توبه‌ای دیده نشد بقای آنها برستم و ظلم استصحاب می‌شود.
معذلک امروز، چون سال نو آمده است، خداوند طبیعت مرده را حیات مجدد داده است و ما با تبریک به یکدیگر با هم روبرو می‌شویم، سعی کنیم این ناراحتی‌ها را از لحاظ شخصی فراموش کنیم و برای روز مبادا نگهداریم. مطالبی که فعلاً به عرض می‌رسد گرچه غالباً ممکن است تکراری باشد ولی ضرورت دارد که باز هم یادآوری کنیم که: وَ ذَکِّر فَإنَّ الذِّکری تَنفَعُ المُؤمِنین.
1 – برادران فقری همانطور که در تعهّد معنوی و بیعت الهی مندرج است باید به احکام شریعت تسلیم بوده و اطاعت کنند و برای درک احکام شریعت، بهتر آن است که به علمای شریعت مراجعه کرده و یا رساله‌ها را مطالعه کنند که به صورت عمل به احتیاط عمل کنند، البته رساله‌ها یا علما هم همه، قابل تقلید نیستند، بخصوص که بعد از عظمت اسلام و عظمت تشیّع و ظهور قدرت معنوی تشیّع در اذهان ایرانی‌ها، دشمنان سعی کردند به هر طریقی که شده است فرمان و رُل این قدرت را به دست بگیرند به این جهت بسیاری از اشخاص یا عالماً و یا جاهلاً، به تحصیل علوم فقهی اشتغال ورزیدند و حتی بعضی‌ها به عالی‌ترین مراحل آن هم شاید رسیدند به این امید که شیعیان از لحاظ علاقه‌ای که به احکام شریعت دارند از آنها پیروی کنند. به این جهت بود که در طی تاریخ هم فراوان داریم. ملاکی که برای ما حضرت معین فرموده‌اند این است که: مَن کانَ مِنَ الفُقَهاء صائِناَ لِنَفسِه، حافِظاً لِدینِه، مُخالِفاً عَلی هَواهُ، مُطیعاً لِأمرِ مَولاهُ، فَلِلعَوامِ أن یُقَلِّدُوه.
2 – همانگونه که همه مراجع در اوّل رساله خود نوشته‌اند این رساله‌ها، راجع به اعمال است و راجع به اعتقادات، خودِ مکلّف باید تحقیق کند، بنابراین صلاحیت قلمرو تقلید واینکه چه مسائلی را باید تقلید کرد دردرجه اول است. مسائلی که شخص، مکلّف است و می‌تواند تحقیق کند، خود باید تحقیق کند. مثلاً بررسی صلاحیت بعضی افراد، گذشته از تحقیق، اگر عالِمی اظهار نظر کرد آن به عنوان فتوی نیست، به عنوان مشورت است و باید توجه داشته باشیم که اعتقادات، قابل تقلید نیست.
3 – خداوند فرمود و وعده داد که: وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحزَنُوا وَ أنتُم الأعلَون إن کُنتُم مُؤمِنین که بشارت خود را به إن کُنتُم مُؤمِنین مقید فرمود، بنابراین به هیچ وجه نگران و ناراحت از زحمات دنیوی از قبیل بازداشت، حبس و امثال اینها نباشید چه بسا شما بتوانید در این حبس به درجات عالی‌تری از معنویت برسید، امیدوارم خداوند وسایل رفاه را برای شما فراهم کند ولی همیشه یاد خدا و اتّحاد با یکدیگر را فراموش نکنید، اتّحاد مومنین با یکدیگر باید طوری باشد که مصداق کَأنَّهُم بُنیانٌ مَرصُوص قرار بگیرند و الحمدلله از این حیث، توفیق الهی نصیب ما فقرا بوده است که قدم به قدم به جلو رفته‌ایم و این مسئله خاصّ مراجعه خودجوش روزِ درویش آنقدر مهمّ بود که حتی از طرف دشمنان، روز سوم اسفند به نامِ روز درویش نامیده شد و این برای دشمنان ایمان، متصور نیست که مومنین آنقدر دلهایشان به هم نزدیک باشد که خودجوش عمل به این اهمیت را انجام بدهند. همه دنبال این هستند که چه کسی باعث این شده است؟! کسی که باعث این شده است روح ایمان است یعنی پیغمبر (ص) و علی (ع) که در دلهای مؤمنین جای دارند و از این جهت من، بدون اینکه دخالتی داشته باشم بسیار خوشحال شدم و امیدوارم که فقرا همیشه وحدتشان را حفظ کنند و هیچگونه نقاری از یکدیگر نداشته باشند زیرا در آنصورت آن صفت إن کُنتُم مُؤمِنین، تضعیف شده و یا از بین می‌رود.
4 – امروز وسایل اطلاع رسانی فراوان است، بطوری که اکنون ما تقریباً از مطبوعات داخلی جز اندک بهره‌ای نمی‌توانیم ببریم زیرا بایکوت کرده‌اند ولی معذلک اخبار ما را مرتّب در دنیا پخش می‌کنند. این کار دشمنان است و بخصوص اخیراً شنیده شد که دشمنان، کمیسیونهایی تشکیل دادند و از انواع مختلف کار فرهنگی استفاده می کنند، مثلاً در حدود بیست و چند کتاب علیه درویشی در همین مدت نوشته و به نامهای مختلف منتشر شده است، همه از این کمیسیون است که تقریباً اعضای این کمیسیون را ما می‌شناسیم و برای ما آشنا هستند. تمام این کتابها از تقریباً یک نفر یا دو نفر است ولی هرکدام به اسامی جعلی منتشر می گردد. همچنین در این سایتها همانطوری که قبلا نوشته شده بود، در جایی دیدم که علیه ما هیجده سایت به اسامی مختلف تشکیل شده و اینها دقت می‌کنند چون اختلاف انداختن و تفرقه انداختن، سلاح مهمّ آنهاست، جزئی کدورتی که بین دو نفر از فقرا و بخصوص از بزرگانِ فقرا و مشایخ پیدا شود، این سایتها و گردانندگان آنها بصورت ظاهر بعضی‌ها طرفدار این طرفند و بعضیها طرفدار آن طرف و هر دو از هم بد می‌گویند که البته اخیراً معلوم شد و بسیاری از این سایتها تعدیل شد، مثلاً یک سایتی به عدّه‌ای توصیه می‌کند که با آنهای دیگر صفا نکنید، مصافحه نکنید تا معلوم شود ما آنها را قبول نداریم. درویشی که مال شما نیست که شما قبول داشته باشید یا نداشته باشید! من نقل قول از حضرت آقای صالحعلیشاه (قدّس سرّه) شنیدم که فرمودند: دستی را که گرفتیم رها نمی‌کنیم اگرچه در آخرین مرحله زندگانی او باشد.
5 – مسئله دیگر نقش عقل است. در فقه اسلامی، عقل یکی از ارکان اربعه احکام تلقی می‌شود ولی مشهور است که از بزرگی پرسیدند که آیا عقل، حجت است یا نه؟ فرمود: عقلِ من یا عقلِ تو؟ عقلِ من حجت است، عقلِ تو نه. عقلی که از شوائب دنیوی و حبّ و بغض‌های شخصی خالص و بدور باشد و هدف، اطاعتِ امر الهی باشد، چنین عقلی خودبخود راه را پیدا می‌کند و مصداق آن عقلی است که در سوره وَالشَّمس ذکر شده است که می‌فرماید: وَ نَفسٍ وَ ما سَوّاها فَألهَمَها فُجُورَها وَ تَقویها چنین عقلی، گذشته از اینکه از مسیر استدلال به جایی می‌رسد، الهام الهی نیز به او کمک می‌کند و این الهام صرفاً مختص به مؤمنین نیست، مواردی که خداوند مصلحت بداند الهام می‌فرماید، همه ما دیده‌ایم یا پای درخت خوابیده‌ایم و دیده‌ایم که سیبی یا میوه‌ای از درخت می‌افتد ولی خداوند این الهام را به نیوتن داد که از این امر ساده، قانونی را که خداوند مقرر کرده است، کشف کند و به ما اطلاع دهد. جایی که به او چنین الهامی می‌شود، مسلّماً خداوند به مؤمنین هم الهام می‌کند امّا البته الهام هرگز مخالف با عقل نیست. به هر جهت احکام شریعت همیشه باید رعایت شود و مسئله‌ای نیست که در اصل تغییر یابد، ممکن است مصادیق احکام شریعتی در زمانهای مختلف، متفاوت باشد ولی اصلِ اطاعت از احکام شرعی همیشه برجاست و ثابت است.
6 – در حرمت مواد مخدر بین عرفای اخیر اختلاف نظری نیست و همه بدان معتقدند، به این دلیل که خطرِ عظیمی در راه سلوک است و الّا در هیچ مورد دیگری بزرگان عرفان در مسائل شرعی دخالت نکرده‌اند.
7 – فرمایش علی (ع) را به خاطر بیاوریم که فرمود: اسلام از دو جنبه لطمه می‌بیند: متحجّرین وبی‌دینان. نمونه متحجّرین خوارج صدر اسلامند که هم اکنون نسل آنها و تفکر و بینش آنها باقیست.
8 – به اتفاق نظریۀ همه بزرگان عرفان و شریعت، امروز دنیای اسلام نیازمند وحدت است، نیازمند دوستی است. به همین جهت همه ما توبیخ می‌کنیم همه کسانی را که در این راه سنگ‌اندازی می‌کنند و به هر بهانه‌ای که شده است دشمنیهای خود را به ظاهر، لباسِ شریعت می‌پوشانند و به عملِ ضدِّ شریعت می‌پردازند.
9 – برادران فقرا در روابط تجاری خود رعایت کمال احتیاط را بنمایند که موجب اختلاف پيدا نشود.
10 – مجالس شبهای جمعه و دوشنبه و صبح جمعه برقرار است البته فقرا به هر عنوان که تجمع کنند و با هم بنشینند و به یاد خدا باشند، مُثاب است ولی مجالس دیگر جزءِ مجالس فقری حساب نمی‌شود و مثلا کسی، در منزل شخصی خودش برای دیدار و دید و بازدید می‌نشیند و جلسه برقرار می‌کند، البته با یاد خدا بودن مجلس را متبرّک می‌سازد ولی مجلس فقری تلقّی نمی‌شود.
11 – عرفان وتصوّف به اصطلاح عوامانه صلح کلّ است، باید توجه کرد همانطور که یک مجسمه‌ساز یا یک هنرمند، اثری بیافریند اگرچه بعداً خودِ او، این اثر را در درجۀ اوّلِ اهمیت قرار ندهد ولی همیشه به آثار خود علاقمند است. بیاد بیاوریم که روایت شده است که خداوند متعال حضرت موسی (ع) را خطاب فرمود و از او پرسید یا به او اطلاع داد که تو چندین هزار نفر از بنی‌اسرائیل را کشته‌ای! و حضرت عرض کرد: بار الها! به امر تو بود. خداوند فرمود: بلی به امر من بود و بنابراین بر تو گناهی مترتب نیست ولی دلت نسوخت که این همه جمعیت را کشتی؟! بدانید همه مخلوقاتی را که خداوند آفریده است مورد علاقه اوست، ما تا از راهیابیِ یک فرد ناامید نشویم، حق نداریم به او نظر بد داشته باشیم، چه رسد به اینکه او را مضروب و مصدوم کنیم و محل عبادت یا محل زندگی او را خراب کنیم، در اینصورت گناه آن چنان سنگین است که وای بر کسی که از این کار توبه نکند.
12 - آقایان مشایخِ محترم همه باید مورد احترامِ فقرا باشند و بین آقایان مشایخ هیچ مزیّتی نیست، تقدّمِ زمانیِ اجازه به هیچ وجه حکایت از تقدّمِ معنوی ندارد. ولی البته خودِ آقایان مشایخ، این نکته را رعایت می‌کنند و خواهند نمود و توجه داشته باشید که دستورالعمل کلّی و دخالت در تمام مسائل و امور فقرا در همه شهرها و در کلّ مملکت فقط در صلاحیت قطب وقت است، حوزه مأموریت مشایخ محدود است و حتی اگر اجازه‌ی خاصّی نداشته باشند، سخنرانیهای خود را هم باید کوتاه‌تر نموده و فقط منحصر به مسائل محلی نمایند.
13 – درویشی در سیاست به معنی عوامانۀ آن و به آن نحوی که جاریست دخالت نمی کند، زیرا بعضی و بلکه بسیاری از مَنهیات شرعی و اخلاقی در عوالم سیاست برگزار می‌شود مانند ریاکاری، خُلفِ وعده و امثال اینها ولی فقرا به اتکاء عقل شخصی خود در سیاستها دخالت می‌کنند و با توجه به دستورات اخلاقی و شرعی تصمیم می‌گیرند و از جمله این مسائل که هر چند وقتی برای ما مردم پیش می‌آید مسئله انتخابات است. بنابراین توقّع اینکه از طرف قطب یا مشایخ دستوری به فقرا داده شود، روا نیست، مشایخ نیز چنین دستوراتی نمی‌دهند، فرضاً صحبتی کردند و چنین چیزی شنیده شد، نظر شخصی آنهاست، آن هم به عنوان یک درویش و برای دیگران لازم الاتّباع نیست. بنابراین فقرا در مسائل سیاسی مثل یک شهروند باشند، حقوق خود را رعایت کنند و وظایف خود را هم انجام بدهند.


حاج دکتر نورعلی تابنده (مجذوبعلیشاه)
اوّل فروردین 1388 مطابق با 23 ربیع الاول 1430

Tuesday, March 10, 2009

مصاحبه دیشب دکتر بیژن بیدآباد با صدای آمریکا در مورد تخریب حسینیه دراویش گنابادی



آخرین آمار دراویش زندانی در اوین




امروز دوشنبه 19 اسفند ماه 1387 بر اساس گزارش دریافتی از خبرنگار سایت مجذوبان نور تعداد 21 تن از دراویش سلسله نعمت اللهی گنابادی که در روز درویش در سوم اسفند ماه دستگیر و بازداشت گردیدند ،هنوز در بند 249 زندان اوین در بازداشت بسر می برند ،اسامی این 21 تن به شرح ذیل می باشند:

1 – محمد علی تابان
2 – پرویز شمس
3 – فیروز بیدآباد
4 - علی اکبر بنکدار
5 – حسن کاشانی
6 - محمد صادق مرادی سروستانی
7 – امین کرمپور
8 – مهردادکرمی
9 – ابوالفضل صالحی
10 – میکائیل قربانی
11- رضا فروتن
12 – پیمان امرایی
13 – رضا مهر آور
14 – مسلم صنعت پرست
15 – اسماعیل صنعت پرست
16 – مصطفی کاشی
17 – ناصر پاپی
18 – سلیمان نوری
19 – موسی شهریاری
20 – علی نظری
21 – محمد همراهی

Sunday, March 8, 2009

صوفیان و طالبانیزم رشد یافته




صوفیان و طالبانیزم رشد یافته



در اخبار روزنامه­های عربی می­خواندم که دو سه روز پیش در پیشاور پاکستان، وابستگان به طالبان پس از آن که ۱۶۱ فروشگاه ادوات موسقی را خراب کردند به سراغ مقبره­ی شاعری صوفی به نام رحمان بابا، که در زمان حیاتش اشعار عارفانه و عاشقانه­ای می­سروده رفته­اند و آن جا را منفجر کردند. یاد حوادث مختلف این سال­ها علیه صوفیان در کشور خودمان افتادم. صوفی جماعت بر اساس فلسفه­ی درویشی نمی­تواند خطری برای هیچ جماعت و حکومتی باشد. وقتی کسانی که اگر جزء حکومت نیستند، حداقل مخالفتی از حکومت نمی­بینند صوفی و درویش بی­آزار را آزار می­دهند، به این معناست که آن قدر آسیب پذیرند که صوفی را هم تهدید می­دانند.اینها که با صوفیان چنین می کنند افراطیون شبعه هستند. رشد افراطی­گری شیعی مثل طالبانیزم نه تنها آبروی اسلام را می­برد، بلکه این اندیشه می­تواند برای حکومت شیعه­ی ایران هم به اصلی­ترین مشکل سیاسی و امنیتی تبدیل شود. هم­چنان که طالبانی که با امکانات عربستان سعودی به وجود آمد اصلی­ترین نیروی رویاروی حکومت عربستان سعودی شد


نویسنده:محمد علی ابطحی

Saturday, March 7, 2009

وزير اسبق اطلا‌عات؛ هشدار درباره تخريب‌ها و تقدير از كروبي




وزير اسبق اطلا‌عات؛ هشدار درباره تخريب‌ها و تقدير از كروبي
وزير اطلا‌عات دولت اصلا‌حات با انتقاد از برخي نشريات كه ترور <بي‌نظير بوتو> را با شرايط سياسي ايران شبيه‌سازي كرده بودند، تاكيد كرد: اين اظهارات موضع رسمي هيچ نهاد و ارگاني نيست بلكه ناشي از تصورات ذهن افراد تند و افراطي است كه البته همه بزرگان دلسوز نظام از اين موضوع ناراحت شدند. علي يونسي در گفت‌وگو با <ايلنا> با اشاره به وضعيت فعلي تركيه كه با گذشته تفاوت بسيار دارد آن را يك فرصت براي ايران دانست و با بيان اينكه آنچه كه در افغانستان و پاكستان مي‌گذرد، بسيار نگران‌كننده است، اظهار داشت:
ترور خانم بي‌نظير بوتو به زيان منافع ملي ما بود و كساني كه از ترور ايشان خوشحال شدند به فكر منافع ملي نيستند در حالي كه اين عده بايد بدانند خانم بي‌نظير بوتو يك شهروند ايراني تبار و طرفدار جدي ايران بود و اگر به قدرت مي‌رسيد به‌نفع كشور ما بود. يونسي تصريح كرد: اگر دولت‌هاي غربي از بي‌نظير بوتو حمايت مي‌كردند دليل بر اين نبود كه او وابسته به آنها بود، اين اتفاق براي دولت فعلي عراق نيز رخ داده و آمريكا از اين دولت حمايت مي‌كند ولي جمهوري اسلا‌مي نيز از دولت مالكي حمايت مي‌كند كه اين كار به‌نفع منافع ملي ما است. ما در رد و قبول دولت‌ها بايد منافع ملي خودمان را در نظر بگيريم. يونسي افزود: برخي در داخل به‌دنبال شبيه‌سازي ترور خانم بي‌نظير بوتو با شخصيت‌هاي سياسي جامعه ما نباشند كه ره به جايي نخواهند برد. يونسي با تاكيد بر اينكه نقش روحانيت و نخبگان در جامعه ديني ايران بسيار تاثير‌گذار است، گفت: روحانيت و اهل سياست نبايد در مقابل اين تخريب‌ها سكوت اختيار كنند؛ چرا كه اينگونه تخريب‌‌ها زيبنده نظام ما نيست و اگر آنها به وظيفه اصلي خود عمل نكنند، تاريخ قضاوت خوبي از آنها نخواهد داشت. وي با بيان اينكه تجربه نشان داده تخريب‌هاي صورت گرفته تاثيري در راي و نظر مردم ندارد، تصريح كرد: اگر بنا باشد اينگونه روش‌ها تكرار شود باز هم مردم به نوع ديگري تصميم مي‌گيرند و راي‌‌شان به‌نفع كسي خواهد بود كه مورد هجمه و تخريب قرار مي‌گيرد؛ يعني تخريب، تهديد و ترور هيچ‌كدام هيچ تاثيري براي از ميان برداشتن يك جريان و شخصيت سياسي ندارد. يونسي در بخش ديگري از اين گفت‌وگو با انتقاد از برخي سختگيري‌ها در جامعه گفت: حمله به اجتماعات، جلوگيري از برگزاري جلسات و نيز عدم رعايت قانون در بازرسي‌ها و نيز سختگيري در گزينش‌ها، ازجمله مصاديق تنگ‌نظري و مزاحمت براي مردم است. يونسي درخصوص موضعگيري‌هاي اخير مهدي كروبي و نامه‌نگاري‌هاي او به مسوولا‌ن نيز گفت: موضعگيري‌هاي اخير آقاي كروبي موضعگيري‌هاي درست و قابل تقديري است كه من شخصا به عنوان يك ارادتمند آقاي كروبي از موضعگيري‌هاي شجاعانه ايشان در مقاطع مختلف تشكر مي‌كنم
http://www.roozna.com/روز چهارشنبه 14 اسفند 1387صفحه 12 شماره 872روزنامه اعتماد مليhttp://www.etemademeli.com/.

سوم اسفند روز درویش


سوم اسفند روز اتحاد و همدلی دراویش سلسله جلیله نعمت اللهی گنابادی

فتوای آیت الله العظمی حسینعلی منتظری در خصوص تخریب حسینیه اصفهان

فتوای آیت الله العظمی حسینعلی منتظری در خصوص تخریب حسینیه اصفهان

سوم اسفند روز درویش


فتوای آیت الله العظمی محمد صادقی تهرانی در خصوص تخریب حسینیه دراويش اصفهان


فتوای آیت الله العظمی محمد صادقی تهرانی در خصوص تخریب حسینیه دراويش اصفهان

Friday, March 6, 2009

یاد داشتی از عطاء الله مهاجرانی










یاد داشتی از عطاء الله مهاجرانی


نامه آقاي كروبي به وزير اطلا‌عات درباره شيوه برخورد با دراويش نعمت‌اللهي دومين نامه ايشان بود! شايد اگر به نامه اول آقاي كروبي توجه مي‌شد شاهد حوادث اخير نبوديم.در آبان‌ماه سال گذشته ايشان نامه‌اي به وزير وقت كشور - آقاي پورمحمدي - نوشت و نسبت به برخورد با دراويش و تخريب حسينيه طريقت بروجرد اعتراض كرد. مدتي بعد رئيس كميسيون امنيت مجلس، آقاي بروجردي كه پيدا است بروجردي است، در پاسخ به ايشان گفت: <واقعيت قضيه چيز ديگري است.> ديگر هم از آن واقعيت ديگر و چيز ديگر سخني به ميان نيامد
پس از آن در اين 15 ماه گذشته برخورد‌ها تشديد شد تا نامه تازه آقاي كروبي به وزير اطلا‌عات… در دهه نخست انقلا‌ب از اين رويارويي‌ها نشاني نبود. اندك زماني در غرب كشور و دور و بر بنا بر سليقه‌اي برخي جوانان قيچي به دست در كوچه و بازار اگر درويش اهل حقي مي‌ديدند، همانجا في‌المجلس سبيلش را مي‌چيدند! اهل حق همان روزها شكايت به امام بردند. امام تعبير دقيق و ظريفي به كار برد. از همان سنخ تعابيري كه به قول استاد خرمشاهي كژتابي دارد! امام گفته بود: <ان‌شاءالله همه ما اهل حق هستيم.> اين جمله با تصوير امام در همه خانه‌ها و مغازه‌هاي اهل حق بر ديوار‌ها و ويترين‌ها نصب شد. چند ماهي بعد از اين واقعه به كرند رفته بودم. در


هيچ شهري آنقدر تصوير امام نديده بودم. اكنون چه اتفاقي افتاده است كه در سال پاياني دهه سوم انقلا‌ب و آغاز دهه چهارم:




به تنگ چشمي آن ترك لشكري نازم / كه حمله بر من درويش يك قبا آرد




گرايش عرفاني و صوفيانه را كه نمي‌توان حذف كرد. اصلا‌ تاسيس حكومت صفويه در كشور ما و ترويج و توسعه تشيع اگر نگوييم مرهون گرايش صوفيانه و عرفاني صفوي‌ها و قزلباشان است، آنان نقش درجه اولي در اين واقعه كم نظير كه تاسيس نخستين دولت ملي در ايران است، برعهده داشته‌اند. از سوي ديگر، در جهان اسلا‌م گرايش عرفاني و صوفيانه گرايش بسيار نيرومندي در شبه قاره هند و شمال آفريقا و حتي غرب و جنوب آفريقا است. اگر مي‌خواهيم بر اين گرايش‌ها تاثيرگذار باشيم و از اين توان بالقوه و بالفعل استفاده كنيم، نبايست در داخل كشور عرصه را بر جمعيتي كه هيچ خطري ندارند تنگ كنيم. ويران كردن يك حسينيه يا يك مقبره كه كار آساني است! ‌ چنان كه مي‌دانيم برخورد‌هاي فرقه‌اي ميان اهل سنت و تشيع در منطقه دامن زده مي‌شود. طالبان نوك پيكان چنين برخورد‌هايي در افغانستان و پاكستان بوده و هست، كشتارهاي مزار شريف و تازگي‌ها ديره اسماعيل خان از همان زمره است. ما وقتي مي‌توانيم در برابر اين رفتار‌ها موضع بگيريم و با صداي بلند آن رفتار‌ها را نقد كنيم كه مواردي از اين دست را در كشور خودمان شاهد نباشيم… به ياد بياوريم كه در نخستين بحث تفسير سوره حمد امام خميني(ره) به تنوع و تكثر برداشت‌ها و زبان‌ها از قرآن اشاره كردند، كه همه مقصودي مشترك دارند، تنها زبان‌ها و واژه‌ها متفاوت است. و در يك كلا‌م:


درويش را نباشد برگ و سراي سلطان / ما‌ييم و كهنه دلقي كاتش در آن توان زد
عطاءالله مهاجراني
روزنامه اعتمادملی

چهارشنبه 14 اسفندماه1387

فضاي كنوني براي چهره‌هاي طيف راست هم سخت شده است




ایلنا-خبر گزاري کار ايران
كروبي:فضاي كنوني براي چهره‌هاي طيف راست هم سخت شده استتحريم كنندگان پيشين انتخابات نيز مردم را به حضور در عرصه تشويق مي‌كنند
تهران- خبرگزاري كار ايراندبير كل حزب اعتمادملي گفت: اكنون همه گروه‌ها مردم را براي حضور در پاي صندوق‌هاي راي تشويق مي‌كنند, حتي برخي كه در انتخابات پيشين عدم حضور را راه‌حلي مي‌دانستند, در انتخابات شركت مي‌كنند و حالا كه همه از حضور در انتخابات, سخن مي‌گويند مي‌بينيم كه سخت‌گيري‌ها زيادتر شده است. به گزارش خبرنگار ايلنا، كروبي در سي و چهارمين نشست عمومي مجمع نمايندگان ادوار مجلس با بيان اينكه به سه گروه زندانيان سياسي قبل از انقلاب, روحانيون و نمايندگان ادوار مجلس ارادت دارم، اظهار داشت: شما نمايندگان از موثرترين گروه‌هاي جامعه هستند, چه آنان‌كه نماينده هستند, چه آنان‌كه نماينده بودند, آنان‌كه راي نياوردند و آنان كه ردصلاحيت شدند يك جمعيت عظيم تشكيل مي‌دهند كه مي‌تواند در مردم بسيار موثر باشد زيرا آنان بين مردم نفوذ دارند و صاحب راي هستند.دبير كل حزب اعتمادملي مقطع كنوني را ظريف, خطير وحساس عنوان و تصريح كرد: اين مقطع از همه افت و خيزها و نشيب وفرازهايي كه در دوران سي ساله داشتيم, سخت‌تر,‌ دشوارتر, حساس‌تر و پيچيده‌تر است و دورانديشي, بصيرت, واقعيت‌نگري و كار بيشتري را مي‌طلبد.
كروبي ادامه داد: اكنون جرياني رشد كرده و روز به روز در جاهاي مختلف كشور پنجه مي‌افكند كه انديشه و تفكري خاص دارد, اين انديشه نگران‌كننده است.وي با اشاره به دوران مختلف نظام, اضافه كرد: بعد از رحلت امام(ره) آقاي هاشمي با چهره‌اي شناخته شده و عقبه و پشتوانه‌اي مشخص رئيس‌جمهور شد و ما نيز به ايشان كمك كرديم. دور دوم هم ايشان انتخاب شدند و تركيب كابينه, استانداران و مديران كل، اندكي تغيير كردند.كروبي افزود: سپس ماجراي خاتمي, ناطق و ري‌شهري پيش آمد, در آن زمان رقيب ما آقاي ناطق با چهره‌اي شناخته شده و با سابقه در وزارت كشور بود و از نظر دسته‌بندي سياسي هم رقيب ما محسوب مي‌شد. اما به هر حال خاتمي پيروز انتخابات شد.
كروبي گفت: طبيعي است هر گروهي كه پيروز شود، مقداري سليقه و انديشه آنان رشد، توسعه و گسترش مي‌يابد و مديران بيشتري از آن مجموعه سر كار خواهند آمد اما امروز مساله اين است انديشه‌اي كه اكنون در حال رشد است, صحنه را براي مردم سخت‌تر مي‌كند, از متفكر, انديشمند تا روحاني و هنرمند صحنه برايشان دشوار و تنگ است.
كروبي با اشاره به سفرش به استان همدان افزود: قبر باباطاهر در همدان محل تجمع جمعي از ريش‌سفيدان, هنرمندان و دراويش بود و صبح‌هاي جمعه كنار قبر باباطاهر شعر مي‌خواندند، اما به من گفتند كه دو ماه است اين مكان را بسته‌اند، بنابراين اكنون سخن از بينشي است كه دارد حاكم مي‌شود.وي با بيان اينكه هنرمندان حتي هنرمندان طيف مذهبي صحنه را روز به روز سخت‌تر مي‌دانند، خاطرنشان كرد: صحنه كنوني براي كتاب و مميزي هم تنگ شده است.
كروبي همچنين با اشاره به دراويش گنابادي و برخوردهاي اخير با آنان تاكيد كرد: بعد از ماجراي اصفهان و برخورد با دراويش گنابادي اين شهر، دلم براي نظام و انقلاب سوخت. بايد بگويم نامه‌اي كه براي دراويش نوشته‌ام براي من به شدت ضرر دارد.اما اين افراد به هر حال در ايران زندگي مي‌كنند و حق شهروندي دارند, چرا بايد سخت‌گيري و از بلدوزر استفاده كرد؟ آنان چندي پيش نامه‌اي
به من دادند كه بعد از خواندن آن خوابم نمي‌برد. اين نامه شرح سه ساله اتفاقات آنان بود و واقعا دلم سوخت.
رئيس مجلس ششم افزود: در حال حاضر تشكيلات حساب‌شده‌اي اين كارها را مي‌كند و روز به روز هم قدرت و نفوذ او بيشتر مي‌شود.وي با بيان اينكه سرنوشت با انتخابات عوض مي‌شود، تصريح كرد: اكنون زمينه و آمادگي مردم براي حضور در پاي صندوق‌هاي راي خوب است, در حال حاضر صحنه حتي براي چهره‌هاي تعريف شده طيف راست هم سخت شده و به نظر مي‌رسد آرايش نيروها به هم خورده و اوضاع طور ديگري شده است.كروبي با اشاره به مسائل دانشجويي در اتفاقات اخير ادامه داد: اكنون كاملا در سطح دانشگاه‌ها فشار را مشاهده مي‌كنيم, اكنون همه گروه‌ها مردم را براي حضور در پاي صندوق‌هاي راي تشويق مي‌كنند, حتي برخي كه در انتخابات پيشين عدم حضور را راه‌حلي مي‌دانستند, در انتخابات شركت مي‌كنند و حالا كه همه از حضور در انتخابات, سخن مي‌گويند مي‌بينيم كه سخت‌گيري‌ها زيادتر شده است.وي همچنين با بيان اينكه مشكل ما اجماع يا عدم اجماع نيست، تاكيد كرد: عدم تخريب و تضعيف همديگر و همچنين صحبت نكردن عليه يكديگر مهم است. هر كس بايد ستاد خود را تشكيل دهد و كارهاي خود را بكند. همه بايد مردم را به حضور در انتخابات تشويق كنيم تا راي‌هاي خاموش به پاي صندوق‌ها بيايند و خود مردم مي‌توانند تصميم درست را بگيرند. ما نبايد براي مردم قيموميت كنيم زيرا خودشان تكليف خود را مي‌دانند.دبير كل اعتماد ملي در پايان سخنانش از احتمال حضور كانديداي چهارم اصلاح‌طلبان خبر داد و تاكيد كرد: شايد فرد چهارمي هم در انتخابات كانديدا شود براي مثال ممكن است آقاي كرباسچي شرايط را به گونه‌اي ديد و اعلام كانديداتوري كرد اما تشويق به حضور در انتخابات امري مهم است و بايد به مردم بگوييم كه بايد پاي صندوق‌هاي راي بيايند, از سوي ديگر بايد به عدم تخريب, تشويق مردم و كاركردن توجه داشت

Wednesday, March 4, 2009

فرمايش حضرت آقاي دكتر نورعلي تابنده مجذوبعليشاه سال 1387




درويش زنداني علي اكبر بنكدار به بيمارستان انتقال يافت




درويش زنداني علي اكبر بنكدار به بيمارستان انتقال يافت


فردي كه ده ها هزار بيمار را به سلامتي روانه كرد و صدها زنداني را آزاد كرد و ... به همين جرم خود بيمار و در زندان اوين است.
علي اكبر بنكدار رياست مددكاري رضا از بنگاههاي خيريه متعلق دراويش گنابادي كه در 2 اسفند 1387 شب قبل از «روز درويش» با يورش ماموران امنيتي به منزل وي دستگير و تاكنون در زندان اوين بازداشت ميباشد به دليل ناراحتي قلبي تحت الحفظ به بيمارستان قلب مدرس منتقل و تحت مداوا قرار گرفت.
بنكدار كه به دليل جراحي قلب باز و تعويض دريچه و عروق قلب در سال 1382 بايد تحت مراقبت غذايي و بهداشتي خاص باشد در اثر فشارهاي زندان دچار عارضه قلبي گرديد و صبح 13 اسفند درحالي كه روي برانكارد قرار داده شده بود به بيمارستان مدرس منتقل و پس از معاينات و معالجه در پايان شب مجددا به زندان اوين منتقل گرديد.
علي اكبر بنكدار سالهاست كه رياست مددكاري رضا را به عهده دارد و از اينطريق خدمات بسيار زيادي را به صدها هزار نفر رسانيده بود و عدم وجود وي بر سمت خود در حال حاضر منجر به ايجاد نواقص و معضلات متعددي در بخش مددكاري رضا شده است.
قابل ذكر است كه محمدعلي تابان رياست مددكاري حسينيه دراويش نعمت اللهي گنابادي در كرج نيز در همان بند زندان اوين به دليل شركت در تجمع روز درويش در مقابل مجلس شورا بازداشت ميباشد.
خدمات اين مددكاري در جميع عرصه ها بعنوان يك نهاد NGO از محل كمكهاي انساني يا مالي دراويش به همه اقشار ضعيف جامعه و بدون توجه به دين يا مذهب آنان خدمات رايگان ارائه مينمايد.

سابقه مددكاري رضا
مددکاری رضا موسسه‌ای خیریه می‌باشد که در سال ۱۳۷۵ سالروز میلاد مبارک حضرت رضا (ع) و به امر حضرت آقای محبوب علیشاه رحمت الله علیه تاسیس گردید. این مددکاری بدواً با همکاری تعداد بسیار معدودی از اخوان خیّر با ارائه خدماتی در زمینه تهیه و توزیع آذوقه به خانواده‌های واجد شرایط فعالیت خود را آغاز نمود و با گذشت حدود دوازده سال و با دلسوزی و فداکاری اخوان و مددکاران با توجه به مشکلات گوناگون و محدودیت‌های فراوان اکنون توانسته است به نیازها و تقاضاهای بسیار متنوع نیازمندان و مددجویان جامه عمل بپوشاند. با توسعه و گسترش فعالیت‌های مددکاری رضا، خدمات آن نه فقط به افراد آسیب دیده، بلکه به افراد آسیب پذیر جامعه مانند کودکان، نوجوانان، جوانان، زنان بی‌سرپرست و سالخوردگان در زمینه های بهداشت، آموزش، کاریابی، سرپرستی و مشاوره و امور فرهنگی نیز ارائه می‌گردد.
این مددکاری متشکل از هیئت مدیره و ناظرین و مدیریت و معاونت‌ها و مسئولین بخشها و گروه‌ها و مددکاران بوده و با امکاناتی که توسط افراد خیّر در اختیار مددکاری قرار می‌گیرد اداره می‌گردد. خدمات متنوع مددكاری در زمینه‌هایی که امکانات آن از قبل پیش‌بینی و مهیا گردیده و در حیطه بخش و گروه‌های معین و در چارچوب مسئولیت‌ها و وظایف تعیین شده قابل ارائه می‌باشد.
مددجویان شامل افراد آسیب‌پذیری از کودکان، جوانان، زنان بی‌سرپرست، افراد سالمند و افراد نابسامان و همچنین افراد آسیب‌دیده‌ای مانند بیماران و معلولین هستند که تحت پوشش هیچیک از سازمان‌های دولتی و خصوصی نمي‌باشند. بدلیل محدود بودن امکانات، مددکاری رضا خدمات خود را با بررسی وضعیت و شرایط متقاضیان در چارچوب امکانات با توجه به الویت تعیین شده ارائه مینماید. این خدمات توسط افراد داوطلب ارائه می‌شود. مددکاری خدمات اعطائی خود را در هر زمان که نیاز متقاضی و مددجو مرتفع شده باشد تعدیل یا متوقف مي‌نماید.

بخش‌ها و گروه‌های فعال:
§ بخش عیادت آقایان
§ بخش عیادت خانمها
§ بخش خانه سالمندان (خانمها)
§ بخش خانه سالمندان (آقایان)
§ بخش درمان سرپايي
§ بخش خدمات بیمارستانی
§ بخش مشاوره روانشناسی
§ بخش تدارکات پزشکی
§ بخش خدمات دارویی
§ بخش روانكاوي و مشاوره
§ بخش مشاوره و درمان اعتياد
§ بخش خدمات ديابت
§ بخش تجهیزات پزشکی
§ بخش عيادت در منزل
§ بخش امور مالی
§ بخش حسابداری
§ بخش وام قرض الحسنه
§ بخش جهیزیه
§ بخش اثاثیه
§ بخش تغذیه
§ بخش تهیه آذوقه
§ بخش توزیع آذوقه
§ بخش حقوقی
§ بخش آموزش
§ بخش تکثیر نوار و سی دی
§ بخش مهد کودک
§ بخش هنری و ورزشی
§ بخش کاریابی
§ بخش کاردرمانی
§ بخش کار آفرینی (تولید کار)
§ بخش فیزیوتراپی
§ بخش تحقیقات پزشکی سالمندان
§ بخش متوفيات
§ بخش انتظامات خودرو
§ بخش آزادي زندانيان
§ بخش همياري مددكاريهاي شهرستانها
§ واحد پيگيري



وظايف هركدام از دپارتمانها فوق بسيار گسترده است و براي نمونه به مرکز خدمات سالمندان مددکاری رضا و نمونه خدمات آن اشاره مي‌گردد:

اهداف مرکز:
۱- همفکری و همیاری برای ارائه خدمات به کلیه فقرای سالمند و ناتوان
۲- حمایت از سالمندان در زمینه‌های مختلف در حد وسع و امکان
۳- فراهم نمودن بستری مناسب برای بهتر زیستن این عزیزان در محیط خانواده
۴- ایجاد فضایی مناسب و با نشاط برای سالمندان جهت رفع افسردگی و مشکلات ناشی از نا‌امیدی و بیهوده زیستن
۵- سعی و کوشش در شناساندن، مقام و ارزش سالمند
۶- آماده نمودن سالمند با مشکلات خانواده و پذیرفتن شرایط موجود برای آرامش روحی و روانی سالمند توسط مشاورین و روانشناسان
۷- در صورت لزوم اسکان موقت در خانه مدد‌کاری .

خدمات:
۱- شناسایی و شناخت سالمند
۲- تشکیل پرونده در مرکز خدمات سالمندان (خانه مددکاری)
۳- انجام معاینه و آزمایشات، ماساژ، بادکش
۴- درمان: ویزیت، در صورت لزوم تهیه دارو، فیزیوتراپی و کار درمانی، بستری و ترخیص از بیمارستان
۵- عیادت از مددجو: عیادت در ‌خانه و بیمارستان توسط مددکار بسته به نیاز مددجو حداقل هفته‌ای یک بار برای رفع مشکلات
۶- رفع نیاز مالی پس از تحقیق و بررسی
۷- تهیه لوازم زندگی در حد امکان
۸- بردن به زیارت بزرگان جهت آرامش قلبی و روحی مددجو توسط مددکار
۹- تنظیم برنامه تغذیه مددجو طبق نظر پزشک معالج و کارشناس تغذیه
۱۰- ایجاد سرگرمی و تفریحات برای مددجو ( بردن به مکانهای زیارتی، گردهمایی، ميهمانی، مسافرتهای کوتاه مدت، گردش دسته جمعی )
۱۱- استفاده از مهارتهای مددجو در زمینه‌های علمی فرهنگی و هنری
۱۲- نگهداری عزیزان سالمند هنگام مسافرت خانواده در خانه مددکاری
۱۳- نگهداری عزیزان سالمند در خانه مددکاری در صورت نداشتن بستگان درجه یک و دو
۱۴- مشاوره توسط متخصصین فن
۱۵- دایر نمودن مطب در روزهای سه‌شنبه صبح در خانه مددکاری و ویزیت سالمندان به صورت رایگان
۱۶- تشکیل نمایشگاه فصلی جهت بازدید و خرید عموم
۱۷- برگزاری کلاسهای آموزشی (قرآن، کمکهای اولیه و تزریقات، آموزش خیاطی، آموزش خوشنویسی تحریری) به صورت رایگان.



آدرس:
تهران، ضلع جنوبی پارک شهر، خیابان بهشت، كوچه پزشک قانونی، حسینیه اميرسليماني
تلفن: ۵۵۸۰۲۱۲۱ -۰۲۱ (مراجعات پنج شنبه و يكشنبه عصرها)

تهران، بزرگراه رسالت، خیابان شهید همايي، کوچه بيات، پلاکهاي ۵ و ۶
دفتر مركزي تلفن: ۵ , ۲۲۳۲۴۱۴۴-٠٢١ فاکس: ۲۲۵۳۷۵۶۴- ۰۲۱
بخش درمان تلفن: ۲۲۳۳۰۴۶۳- ۰۲۱
بخش سالمندان زن تلفن: ۲۲۵۳۷۷۴۹- ۰۲۱ و ٢٢٥٣٨٨٧٥- ۰۲۱
بخش سالمندان مرد تلفن: ٢٢٣٢٧٤١٦- ۰۲۱
بخش آموزش دختران تلفن: ۵ , ۲۲۳۲۴۱۴۴-٠٢١
بخش آموزش پسران تلفن: ۲۲۳۲۷۴۱۷-٠٢١
بخش كاريابي تلفن: ۲۲۵۳۷۵۶۴- ۰۲۱
بخش سمعي و بصري تلفن: ۵ , ۲۲۳۲۴۱۴۴-٠٢١
روابط عمومي تلفن: ۲۲۵۳۷۵۶۴- ۰۲۱
براي ملاحظه ساير بخشها لينك زير را كليك كنيد: http://sufism.ws/Aboutus.php

Tuesday, March 3, 2009

سوم اسفند روز درویش




قربانیان تشنج‌های انتخاباتی در کنار لحاف ملا

اتفاقات تلخ و تند هفته‌های اخیر در قاموس سیاسی کشور در شرایط فعلی قبل از انتخابات قابلیت تحلیل ویژه‌ا‌ی دارد. مرکز دینی صوفیان در اصفهان – که بی‌آزارترین گروه مذهبی هستند و مبنای اعتقادی آنان بر اساس صلح و صفا بنا شده است – و دستگیری تعدادی از آنان، القاء ذهنی دین و مقدسات ستیزی در سخنان آقای آقاجری و اخیرا در سخنان آقای مجتهد شبستری که با تکذیب هر دوی آنان همراه بود و بسیج بلافاصله‌ و دستپاچه مردم به بهانه‌ی نقل سخنان دروغ از این شخصیت‌ها و مهمتر از همه‌ی اینها، اتفاقات تلخ دانشگاه امیرکبیر که هم با دستگیری و زد و خورد با دانشجویان همراه بود و هم در رقابت‌های سیاسی، شهیدان که سرمایه‌ی ملی و ارزشی تاریخی کشور بودند مورد سوءاستفاده قرار گرفتند و جسد بلندآوازه‌شان به حقیر خواسته‌های سیاسی بدل شد، همه نشان از ساخت مصنوعی فضایی دارد که می‌خواهد بخشهایی از جامعه را رادیکال کند تا آنان به خاطر این فضا، به ناامیدی از اصلاح شدن سیستم پناه ببرند و مردم به هراس از آینده مبتلا شوند و متولیان قدرت با سرکوب این مجموعه‌ها، کسانی را که ممکن است به رقیبان اصلاح‌طلب رای دهند از صحنه‌ی انتخابات بیرون برانند. این فضاسازی را در فرهنگ عامی به دعوا بر سر لحاف ملا تعبیر می‌کنند اما صد افسوس که در این دعوا و در کنار لحاف ملا، افراد زیادی مورد ستم قرار می‌گیرند، دستگیر می‌شوند و یا آسیب می‌بینند. دانشجویان ستم‌کشیده‌ی امیرکبیر نمونه‌ی آخر آنان است. آسیب دیدن جایگاه والای شهیدان هم نمونه‌ی دردناک دیگر آن

سوم اسفند روز درویش


آخرين وضعيت زندانيان دراويش در اوين

آخرين وضعيت زندانيان دراويش در بندهاي زندان اوين هنوز بازداشت شدگان دراويش در روز درويش سوم اسفند 1387 در بندهاي 242 و 209 زندان اوين بسرميبرند. بسياري از دراويش بطور جداگانه به اندرزگاههاي مختلف و قرنطينه منتقل شده‌اند.تعداد دراويش زنداني كه در حال حاضر در اوين بسر ميبرند 41 نفر گزارش شده‌اند. و اين رقم جدا از دراويش زنداني در زندان اصفهان است.قاضي حداد معاون امنيت قاضي مرتضوي دادستان تهران اجازه ملاقات زندانيان را باخانواده‌هاي آنان نداده و همچنين اجازه ورودوكيل به پرونده هاي آنان را صادر نكرده است.كليه زندانيان دراويش در اوين ممنوع الملاقات هستند و وكلاي آنان نيز اجازه ملاقات با آنهارا نيافته اند.وضعيت جسماني اكثر دراويش از لحاظ روحي خوب ولي از لحاظ جسماني به دليل عدم تغذيه آنان درروز اول بازداشت و دادن نان و پنير در ده روزگذشته بعنوان تنها غذاي روزانه دچار ضعف بدني و لاغري مفرط شده‌اند.دراويش زنداني اجازه هواخوري در محوطه زندان و ارتباط با خارج از بند را ندارند.تحقيقات و بازجويي ها بطور مستمر از دراويش ادامه داردخانواده هاي زندانيان نيز در شرايط ناگواربسر ميبرند. زمزمه ها در بين خانواده‌هاي دراويش حكايت از تشكيل تظاهرات احتمالي براي آزادي زندانيان در جلوي درب زندان اوين وميدان پاستور در اعتراض به قوه قضائيه و رياست جمهوري است.

Sunday, March 1, 2009

سوم اسفند روز درویش

سوم اسفند روز درویش


عمادالدين باقي
گويا برخي از ما بيش از آنكه نگران پاسخ به وجدان خويش و وجدان عمومي و پاسخ به درگاه خداوند باشيم نگران پاسخ به نهادهاي رسمي هستيم. از اين‌رو هنگامي ‌كه نامه آقاي كروبي را درباره دراويش ديدم و از سوي ديگر ايام مصادف بود با اربعين حسيني، برآن شدم چند سخني را بر آن بيفزايم:1- سكوت نهادهاي مختلف قانوني در كشور مانند مجلس و ستاد پيگيري و نظارت بر اجراي حقو ق شهروندي قوه قضاييه ومطبوعات و نامزدهاي انتخاباتي و برخي ديگر در برابر رخدادهايي كه آشكارا نقض حقوق بشر و حقوق شهروندي و قانون اساسي است نشان مي‌دهد كه برخي بيش از آنكه دغدغه وظيفه قانوني و ديني خويش را داشته باشند دغدغه ماندن در قدرت را دارند. ‌
اصل 2 در قانون اساسي مي‌گويد: جمهوري اسلا‌مي‌، نظامي‌ است‌ بر پايه‌ ايمان‌ به‌: ... و كرامت‌ و ارزش‌ والا‌ي‌ انسان‌ و آزادي‌ توام‌ با مسووليت‌ او در برابر خدا، كه‌ از راه‌: ... و نفي‌ هرگونه‌ ستمگري‌ و ستم‌كشي‌ و سلطه‌‌گري‌ و سلطه‌پذيري‌، قسط و عدل‌ و استقلا‌ل‌ سياسي‌ و اقتصادي‌ و اجتماعي‌ و فرهنگي‌ و همبستگي‌ ملي‌ را تامين‌ مي‌كند. ‌ در اصل سوم آمده است: دولت‌ جمهوري اسلا‌مي‌ ايران‌ موظف‌ است‌ براي‌ نيل‌ به‌ اهداف‌ مذكور در اصل‌ دوم‌، همه‌ امكانات‌ خود را براي‌ امور زير به‌ كار برد: 1- ايجاد محيط مساعد براي‌ رشد فضايل‌ اخلا‌قي‌ براساس‌ ايمان‌ و تقوي‌ و مبارزه‌ با تمامي‌ مظاهر فساد و تباهي‌. 2- بالا‌ بردن‌ سطح‌ آگاهي‌‌هاي‌ عمومي‌ در همه‌ زمينه‌‌ها‌ با استفاده‌ صحيح‌ از مطبوعات‌ و رسانه‌‌هاي‌ گروهي‌ و وسايل‌ ديگر.... 6- محو هرگونه‌ استبداد و خودكامگي‌ و انحصارطلبي‌. 7- تامين‌ آزادي‌هاي‌ سياسي‌ و اجتماعي‌ در حدود قانون‌. 8- مشاركت‌ عامه‌ مردم‌ در تعيين‌ سرنوشت‌ سياسي‌، اقتصادي‌، اجتماعي‌ و فرهنگي‌ خويش‌. 9- رفع تبعيضات‌ ناروا و ايجاد امكانات‌ عادلا‌نه‌ براي‌ همه‌، در تمام‌ زمينه‌‌هاي‌ مادي‌ و معنوي‌ و... ‌ و در اصل8 آمده است: در جمهوري‌ اسلا‌مي‌ ايران‌ دعوت‌ به‌ خير، امر به‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر وظيفه‌‌اي است‌ همگاني‌ و متقابل‌ برعهده‌ مردم‌ نسبت‌ به‌ يكديگر، دولت‌ نسبت‌ به‌ مردم‌ و مردم‌ نسبت‌ به‌ دولت‌. شرايط و حدود و كيفيت‌ آن‌ را قانون‌ معين‌ مي‌كند. ‌ بنابراين طبق قانون اساسي، وظيفه همگاني است كه در برابر اقدامات نادرست دستگاه‌هاي مسوول واكنش نشان دهند. ‌ 2- امر به معروف و نهي از منكر گوهر گمشده امروز ما است كه هم تكليف شرعي و هم قانوني براي دولتمردان و شهروندان و كليد جلوگيري از ظلم و فساد در جامعه اسلا‌مي است كه متاسفانه از سوي بسياري از ما به فراموشي سپرده شده است. آنچه امروز با زبان ديگري مانند آزادي بيان و آزادي حق انتقاد در اعلا‌ميه جهاني حقوق بشر و در ادبيات حقوقي و سياسي جايگاه والا‌يي دارد، چه از منظر درون حكومتي و چه از منظر بروني و مخالف بنگريم، اگر شاخص‌هاي ديني بودن حكومت را نه خرافات روزافزون مذهبي، كه اصول و فروعي بدانيم كه از واجبات دين است آنگاه حتي از منظر خود حكومت نيز امتناع از آنها (چه رسد انكار و ممانعت از آنها) از سوي حكومت مي‌تواند شاخص‌هاي ديني بودن آن را هم به چالش برد. امام علي(ع) در نهج‌البلا‌غه مي‌فرمايد: لا‌ تتركوا الا‌مر بالمعروف و النهي و عن المنكر فيولي عليكم شراركم، ثم تدعون فلا‌ يستجاب لكم. ‌ <امر به معروف و نهي از منكر را ترك نكنيد كه اشرار بر شما مسلط مي‌شوند. > به همين خاطر است كه امام در جاي ديگري مي‌فرمايد:قوام شريعت به امر به معروف و نهي از منكر است. ‌ در روايتي از پيامبر اكرم(ص) نقل شده كه فرمود: <بايد امر به معروف و نهي از منكر كنيد، وگرنه خداوند ستمگري را بر شما مسلط مي‌كند كه نه به پيران احترام مي‌گذارد و نه به خردسالا‌ن رحم مي‌كند، نيكان و صالحان شما دعا مي‌كنند ولي مستجاب نمي‌شود و از خداوند ياري مي‌طلبند اما خدا به آنها كمك نمي‌كند و حتي توبه مي‌كنند و خدا از گناهانشان درنمي‌گذرد.>3- اهميت اين فريضه به حدي است كه امام حسين(ع) مي‌فرمايد: من به خاطر امر به معروف و نهي از منكر قيام كرده‌ام. يكي از علماي معاصر در تحقيق پربازتابي كه در سال 1350 77 سال پيش از انقلا‌ب اسلا‌مي) منتشر كرد به استناد دلا‌يل تاريخي و روايي متعدد نشان داده است كه برخي از مهم‌ترين اهداف حركت امام حسين عبارت بود از: حمايت از آزادي قلم، حمايت از آزادي بيان و حمايت از عدالت در امر بودجه دولت اسلا‌مي. امر به معروف و نهي از منكر اولا‌ متوجه حكومت است چنانكه امام حسين فرمود و بسياري از فقها نيز بر آن تصريح داشته‌اند. اما تلا‌ش بر اين است كه آن را به وظيفه‌اي فردي و در امور جزئي تقليل دهند. ثانيا فقط يك وظيفه فردي نيست و اقدامي گروهي است چنانكه در قرآن آمده است: ولتكن منكم امه يدعون الي الخير ويامرون بالمعروف وينهون عن المنكر (آل عمران 104.) يعني گروهي از شما بايد دعوت به خير از طريق امر به معروف و نهي از منكر كنند به نحوي كه برخي از فقهاي برجسته معاصر اين آيه را از دلا‌يل شرعيت تحزب و وجوب آن دانسته‌اند و مخالفت با تحزب را مخالفت با قرآن مي‌دانند. ‌ در واقع جامعه اسلا‌مي در صورت رعايت اين فريضه جامعه‌اي ‌SELF CONTROLاست يعني جامعه‌اي كه بدون نياز به پليس و نيروهاي امنيتي با ماموريت داخلي خودش، خود را و حكومت را كنترل مي‌كند. ‌ هنگامي كه امام حسين شهيد اين فريضه است و در اين جامعه قرن‌ها است كه محرم و صفر و تاسوعا عاشورا و اربعين براي يادبود قيام او سوگواري برپا مي‌شود چگونه است كه در خطبه‌ها و خطابه‌ها اين جوهره اصلي قيام او منسي شده و حقيقت حركت حسين را شهيد كرده و به مداحي‌هايي كه شهيد مطهري در كتاب‌هاي حماسه حسيني به آنها تحت عنوان تحريفات عاشورا مي‌پردازد به‌عنوان سوگواري حسين و يارانش مي‌پردازند حال آنكه از بين بردن فلسفه عاشورا ستمي بزرگ‌تر از شهيد ساختن حسين(ع) است. ‌ 4- اگر علما و روحانيون و روشنفكران مذهبي و غير مذهبي چه با عنوان امر به معروف و نهي از منكر و چه دفاع از آزادي بيان و انتقاد در برابر آنچه مي‌گذرد سكوت نكنند جامعه ما به راه تعالي و رشد خواهد رفت. چرا بايد در برابر بازداشت‌ها و توقيف‌هاي دانشجويان و زنان و معلمان و كارگران و گروه‌هاي مذهبي و... نه مسوولا‌ن خود را موظف به پاسخگويي دانسته و توضيحات اقناع‌كننده مي‌دهند و نه همه گروه‌ها و نهادهاي مدني در پرسشگري فعالند؟ چرا از ميان روحانيون برجسته هميشه نام دو سه نفر را در ميان معترضان مي‌بينيم در حالي كه بسياري ديگر از آنان نيز اين روش‌ها را صواب نمي‌دانند اما تقيه مي‌كنند؟ چرا نمايندگان مردم در مجلس، مدرس را الگوي خود قرار نمي‌دهند و در حالي كه مي‌توانند از جايگاه قانوني خود به پرسش برخيزند در ايفاي وظيفه كوتاهي مي‌كنند؟ نمايندگان محترم مجلس هشتم نسبت به آنچه درباره شهروندان اين كشور كه ولي‌نعمتان ما هستند مي‌گذرد بي‌تفاوت هستند و حساسيت لا‌زم را در مورد مسائل دراويش و دانشجويان و گروه‌هاي ديگر نشان نمي‌دهند تا دستگاه‌هاي حكومتي دقت و وسواس بيشتري را در برخورد با گروه‌ها و اصناف نشان داده و به نحوي عمل كنند كه حقي از صاحبان اين مملكت كه خود مردم هستند ضايع نشود و نهادهاي امنيتي و قضايي هم بتوانند كاملا‌ از عملكرد خود دفاع كنند. چرا رسانه ملي كه با بودجه همين شهروندان اداره مي‌شود تبديل به رسانه حاكميتي شده و در اين امور بي‌تفاوت است يا در جهت توجيه اقدامات انجام شده خبررساني مي‌كند؟ اين كوتاهي‌ها زمينه رشد تدريجي پديده خطرناك نااميدي از درون و نگاه به بيرون را به وجود مي‌آورد كه بزرگ‌ترين مشكل امنيتي است و نهادهاي امنيتي اگر وظيفه خود را دفاع از امنيت كشور مي‌دانند بايد به آن حساس باشند و در تقويت كانون‌هايي كه پناهگاه شهروندان در داخل كشورهستند حمايت كنند و از پرسشگري و پاسخگويي صادقانه و پرشور، نه ادعايي و تبليغاتي استقبال كنند. ‌ 5- اگر انقلا‌ب اسلا‌مي سال 1357 را يك حركت اسلا‌مي و ضداستبدادي و اصيل بدانيم و بپذيريم كه اين انقلا‌ب نه به دست موجوداتي از كرات ديگر كه برساخته نخبگان و مردماني از همين سرزمين بوده است نبايد نقش كم و زياد تمام گروه‌ها و جريانات را در آن ناديده گرفت و ارج عمل‌شان را كاست. دكتر تابنده كه امروز قطب دراويش گنابادي است، همراه با دكتر يدالله سحابي و مهندس بازرگان و جمعي ديگر از شخصيت‌هاي ملي و مذهبي، از اعضاي هيات موسس كميته ايراني دفاع از آزادي و حقوق بشر در آذر 1356 بود كه اين جمعيت در گشودن جبهه مبارزه عليه ديكتاتوري وقت نقش موثري داشت و در همان زمان نيز علي‌رغم جو انقلا‌بي با زبان قانون سخن مي‌گفت. از سوي ديگر آنها جزو شيعيان دوازده امامي هستند در حالي كه بنيانگذار جمهوري اسلا‌مي مي‌گفت حتي ماركسيست‌ها هم اگر توطئه نكنند، آزادند. ‌ جالب است بدانيد كه در تاريخ اسلا‌مي، بسياري از مسلمانان خارج از حوزه شبه‌جزيره عربستان و ممالك عرب، از طريق عرفان اسلا‌مي بود كه مسلمان شدند. از سوي ديگر در جهان مدرن با عرفان اسلا‌مي است كه مي‌توان به سوي همگرايي و صلح رفت. ‌ 6- تمام فقهاي شيعه هرگونه دخل و تصرف و تبديل وقف را برخلا‌ف نظر واقف آن جايز ندانسته‌‌اند حتي اگر واقف غيرمسلمان باشد. حكومت نيز مجاز به تصرف و تبديل وقف نيست. حتي مقام رهبري در پاسخ به اين سوال كه ملكي وجود دارد كه در مسير نهر آب واقع شده و صد سال پيش وقف عام شده است و بنابر قانون ابطال بيع زمين‌هاي موقوفه، سند رسمي براي آن به‌عنوان وقف صادر شده است ولي در حال حاضر اين ملك براي استخراج سنگ‌هاي معدني مورد استفاده دولت است، آيا الا‌ن جزو انفال محسوب مي‌شود يا آنكه وقف است؟ مي‌گويند: اگر اصل وقف بودن آن بر وجه شرعي ثابت شود جايز نيست شخص يا دولت آن را به مالكيت خود درآورد بلكه بر وقفيت باقي مي‌ماند و همه احكام وقف بر آن مترتب مي‌شود. ‌ ‌اين در حالي است كه برخي از حسينيه‌هاي ويران شده وقف بوده و واقف به صراحت انتفاع از آن را مشخص كرده است. به‌جز موضوع وقف بودن اساسا تخريب مسجد و حسينيه در فقه اسلا‌مي جايز نيست و فقط پيامبر خدا بود كه با راهنمايي وحي مسجد عبدالله ابن ابي را مسجد ضرار تشخيص داد و ما نمي‌توانيم به صرف اينكه با گروهي مشكل داشتيم متوسل به اين توجيهات شويم و مكان‌هاي مقدس را ويران كنيم. ‌ در اسفند 1384 علا‌وه‌بر برخي آيات عظام، مجمع مدرسين و محققين حوزه علميه قم در واكنش به حوادث شهر قم بيانيه صادر كرد. در اين بيانيه آمده بود: <در حالي كه فقهاي عظام جان و مال و عرض اقليت‌هاي ديني غيرمسلمان را به صرف زندگي در جامعه اسلا‌مي محفوظ و آنان را مشمول حكم اهل ذمه و برخوردار از حقوق مدني مي‌دانند چنين رفتاري با جماعتي از شيعه اماميه اثني‌عشريه ولو آراي آنان با ديگر شيعيان متفاوت باشد چه توجيه شرعي و قانوني دارد؟ مگر مخالفت با افكار و رفتارهاي ديگران و حتي باطل دانستن آن مجوز چنين حركات فجيعي است؟ مگر به حكم شرع و قانون اساسي مال و جان افراد مادام كه اخلا‌لي در نظام اجتماعي يا تهديدي عليه ديگران ايجاد نكنند در امان نيست؟> ‌ 7- فراموش نكنيم كه اگر در جريان رنسانس در غرب، تفكر ضديت با دين به جايي رسيد كه دين‌ستيزي در قانون اساسي برخي از اين كشور‌ها گنجانده شد دليلي نداشت جز آنكه كليسا چنان عرصه را بر دگرانديشان و حتي فرقه‌هاي مسيحي ديگر تنگ كرده بود كه بخشي از همان نيروهاي مسيحي پيشقراول حذف اقتدار كليسا شدند. ‌ اين تجربه‌ها را نبايد ناديده گرفت و اين احتمال را نبايد كاملا‌ منتفي دانست كه چه بسا برخي از اين اقدامات به صورت هدفمند و در راستاي بحران دين‌گريزي انجام شده و چون در جامه دلسوزي براي دين است افرادي با حسن‌نيت در پي اجراي آن روان مي‌شوند. به باور ما، اين روش‌ها جز بر شاخه نشستن و از بن بريدن نام ديگري ندارد و هر نظام حكومتي و ديني فقط در جامعه آزاد و امن است كه استحكام و دوام مي‌يابد

درویش آزاری، چرا؟-مسعود باستاني




درویش آزاری، چرا؟
-->

اماکن مقدس دراویش و خانقاه‌ها یا حسینیه‌های ایشان که معمولا محل تجمع و عبادت اعضای این فرقه است معمولا از ارزش تاریخی و فرهنگی برخوردار است و تخریب این مکان‌ها باعث از بین رفتن بخش بزرگی از سرمایه‌های تاریخی کشور خواهد شد؟
شهرگان: در هفته‌ای که گذشت برخی رسانه‌ها و منابع خبری غیردولتی در ایران از بازداشت تعداد 100 نفر از دروایش فرقه گنابادی خبر دادند. بر اساس این اخبار و گزارش‌ها روز شنبه سوم اسفندماه و در پی تجمع اعضای این فرقه در مقابل ساختمان مجلس شورای اسلامی بیش از صد تن از آنان توسط نیروهای امنیتی و گارد ضد شورش بازداشت شده و روانه زندان اوین شدند. این تجمع در حالی برگزار شد که دراویش قصد داشتند تا در اعتراض به تخریب حسینیه گنابادی‌های اصفهان، به نمایندگان مجلس شکایت کنند. گفتنی است که حسینیه دراویش نعمت‌اللهی که در در تخت فولاد اصفهان واقع شده، طی چند روز گذشته تخریب شد. در حالی که مجالس دراویش سلسله نعمت‌اللهی گنابادی شهر اصفهان سال‌ها بود که در این حسینیه برگزار می‌شد و بار دیگر اعضای این فرقه شاهد برخورد با اماکن مذهبی خویش بودند. اقداماتی که در طول چند سال گذشته در سایر شهرهای ایران از جمله شهر قم و شهر بروجرد هم رخ داد. به هر حال علیرغم اینکه دراویش گنابادی بر اساس تعالیم خویش از سیاست دوری جسته و کاری هم با حکومت و قدرت سیاسی مستقر در کشور ندارند اکنون تجمعات این فرقه صوفی گرایانه به یکی از مسائل مهم و پر سر و صدای امنیتی و حقوق بشری در ایران تبدیل شده است. مسئله‌ای که علاوه بر واکنش‌ها و نارضایتی‌های داخلی بازتاب‌های جهانی و بین‌المللی را هم با خود خواهد داشت. دروایش روانه زندان شده‌اند و خانقاه آنان هم خراب شده است در حالی که دراویش در تاریخ ایران همواره از جایگاه و منزلت قابل توجهی برخوردار بوده‌اند و با نگاهی کوتاه به ادبیات کهن این کشور می‌توان گفت تعالیم آنان برای زندگی صوفی گرایانه بیشترین تاثیر را در شکل‌گیری شخصیت شعرا و ادیبان فارسی زبان داشته و حتی تعدادی از چهره‌های درخشان و ماندگار آسمان فرهنگ و ادب ایران همچنان با لقب شیخ که یکی از مراتب دراویش است خوانده می‌شوند. بزرگانی مانند شیخ مصلح‌الدین سعدی شیرازی، شیخ ابوسعید ابوالخیر و یا شیخ حسن خرقانی و حتی شیخ ابوالنصر فارابی و دیگرانی که هر یک ستاره‌ای درخشان به شمار می‌روند.افکار عمومی در ایران با آرا و اندیشه‌های فرقه گنابادی دراویش ایران و تفاوت عقاید ایشان با سایر فرقه‌های دیگر صوفی مسلک آشنایی کامل ندارد اما به یقین اغلب ایرانیان از دراویش تصویری آرام و گوشه‌نشین را به خاطر دارند که در خلوت به دنبال کسب معرفت و نزدیکی به وجود خداوند هستند. آنان در تعالیم خویش که برگرفته از آموزه‌های دینی و اسلامی و همچنین رفتارهای نیک و جوانمردانه ایرانیان است منش انسان مدارانه همراه با خداجویی و خداپرستی را تجویز می‌کنند و همین آموزه‌ها باعث می‌شود تا آنان از رفتارهای خشن و خشونت‌ورزی دوری کرده و در حالی که امروز غرب اهالی مشرق زمین را به خشونت‌ورزی ناشی از بنیادگرایی دینی متهم می کند، چهره ای مهربان و سیمای آرامی از یک سلسله تعالیم دینی و تاریخی را به نمایش بگذارند.در اینجا قصد قضاوت درباره چگونگی خداپرستی و روش‌های معرفت‌جویانه و همچنین طریقت دراویش وجود ندارد، اما رفتارهای انجام شده با این هموطنان که از سوی دیگر همانند اغلب مردم ایران مسلمانند و در طریقیت خویش بیش از دیگران به انجام وظایف دینی مقید هستند چندین پرسش را در اذهان ناظران بی‌طرف به وجود می‌آورد.نخست اینکه چرا دراویش علی‌رغم اعتقاد به مبانی دینی و تاکید بر انجام وظایف شرعی خویش و همچنین وفاداری به کشور اجازه فعالیت آزادانه ندارند؟ از سوی دیگر چرا اعضای این فرقه که می‌توانند به عنوان حافظان بخشی از میراث فرهنگی و آموزه‌های عرفانی ایران باشند نمی‌توانند به صورت راحت و بدون دغدغه با نمایندگان مجلس که وکلای ملت به شمار می‌روند دیدار کرده و مشکلات خود را مطرح کنند؟اماکن مقدس دراویش و خانقاه‌ها یا حسینیه‌های ایشان که معمولا محل تجمع و عبادت اعضای این فرقه است معمولا از ارزش تاریخی و فرهنگی برخوردار است و تخریب این مکان‌ها باعث از بین رفتن بخش بزرگی از سرمایه‌های تاریخی کشور خواهد شد؟ به راستی با چه اهدافی این اماکن تخریب می‌شود؟پرسش ساده در آخر اینکه درویش آزاری با کدام منطق و سیاستی پیگیری می‌شود؟ و در کشوری که زادگاه صوفیان و عارفان بوده است چرا باید در چشم درویش خاک پاشید و او را روانه محبس کرد؟ http://www.shahrgon.com/fa/index.php?news=2532

مسعود باستاني